گفت: در حالی که رهبر برای همیستگی با حماسیون خالد مشعل در غزه و همدردی با حزباللهیون حسن نصرالله در لبنان، سهروز سهروز عزای عمومی اعلام میکند و گونی گونی دلارهای ملت ایران را به آن سو حواله میدهد، در سوگ سرنشینان هواپیمای "تاپالوف" و کشته شدن بیش از یکصد و شصت ایرانی، نه اظهار تسلیتی کرد و نه اعلان همدردی، عزای عمومی پیشکشاش!
گفتم: روزی نمیگذرد که این امت همیشه نا آرام، که با هیچ ترفندی زیر بار حرف زور نمیرود، با فریاد های "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنهای" خواب را بر چشم رهبر حرام نکند و لرزه بر اندام نحیفاش نیاندازد. انتظار داشتی با این اُمت ناسپاس اظهار همدردی هم بکند؟ عزای عمومی هم اعلام بکند؟ پرچم خرچنگنشاناش را نیمه افراشته بکند؟ در خطبهای، روضهای، ذکر مصیبتی بکند؟
گفتم: روزی نمیگذرد که این امت همیشه نا آرام، که با هیچ ترفندی زیر بار حرف زور نمیرود، با فریاد های "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنهای" خواب را بر چشم رهبر حرام نکند و لرزه بر اندام نحیفاش نیاندازد. انتظار داشتی با این اُمت ناسپاس اظهار همدردی هم بکند؟ عزای عمومی هم اعلام بکند؟ پرچم خرچنگنشاناش را نیمه افراشته بکند؟ در خطبهای، روضهای، ذکر مصیبتی بکند؟
*
گفت: رهبر در سخنان روز بعثت نشان داد هنوز هم از مرحله پرت است و نمیداند مردم چه میخواهند و بهقول آلمانیها نمیداند چکش در کجا آویزان است: Wo haengt der Hammer?
گفتم: خوب هم میفهمد و لی فراموش نکن او یک آخوند است و آلوده بهصدها کید و ترفند! اصولا در دروغ و حقه غسلاش دادهاند.
گفت: رهبر در سخنان روز بعثت نشان داد هنوز هم از مرحله پرت است و نمیداند مردم چه میخواهند و بهقول آلمانیها نمیداند چکش در کجا آویزان است: Wo haengt der Hammer?
گفتم: خوب هم میفهمد و لی فراموش نکن او یک آخوند است و آلوده بهصدها کید و ترفند! اصولا در دروغ و حقه غسلاش دادهاند.
*
گفت: این داستان رحیم مشایی، معاون اول، دیگر چه صیغهای است...
قاه قاه خندیدم. گفتم: آخوندها خوب بلدند سر مردم را گرم نگهدارند. مشروعیت خود احمدی نژاد زیر سؤال است، دعوا بر سر معاوناش راه انداختهاند؟ جز انحراف افکار عمومی چه شیطنت دیگری زیر عمامه آخوندهای مکاّر نهفته است؟
قاه قاه خندیدم. گفتم: آخوندها خوب بلدند سر مردم را گرم نگهدارند. مشروعیت خود احمدی نژاد زیر سؤال است، دعوا بر سر معاوناش راه انداختهاند؟ جز انحراف افکار عمومی چه شیطنت دیگری زیر عمامه آخوندهای مکاّر نهفته است؟
گفتم مردی را تو ده راه نمیدادند ...
گفت: سراغ خانه کدخدا را میگرفت؟
*
گفت: آقای اکبر گنجی با عدهای وطندوست در نیویورک، برای همبستگی با هموطنان درونمرز، اعتصاب غذا راه انداخته است. در این میان خبرنگار رادیو اسراییل قصد مصاحبهای با ایشان داشته ولی او گفته است من با صهیونیستهای اشغالگر مصاحبه نمیکنم!
گفتم: بشر با بشر فرق میکند. بشر های مسلمان، مثل حماسیون ساکن نوار غزه، حتا اگر روزی صد تا موشک قسام هم روی سر زن و بچه اسراییلی پرتاب بکنند، با بشرهای یهودی در همسایگیشان کمی بشرترند و تا حدودی از حقوق بشری بیشتری برخوردارند. ساکنان شیعه جنوب لبنان به همچنین.
حالا تو توقع داری کسی که در جمهوری اسلامی و در فضای آخوندزده ایران، با آن همه مغزشوییهای شبانهروزی، بزرگ شده، در آن محیط درس خوانده، در آنجا تربیت یافته، بیاید و از درد یهودیان ساکن اسراییل حرف بزند؟ از حقوق آنها دفاع بکند؟ آ یا فکر میکنی او اصولا حقوقی برای اشغالگران! قائل است؟
گفتم من در تماسهای تلفنی که از درون وطن با رادیوهای خارج از مرز صورت میگیرد میشنوم که سبعیت و خشم آدمکشان خامنهای، در درگیری با هموطنان صلحجویمان، با رفتار اسراییلیها با فلسطینیهای مسلح مقایسه میکنند.
من از خود میپرسم: من نیز که فیلم درگیری فلسطینیها با نیروی انتظامی اسراییل را، اینجا در اروپای آزاد، دیدهام و میبینم، چرا نمیتوانم برخورد وحشیانه آدمکشان خامنهای با دختران و پسران هموطنم را با برخورد نیروی انتظامی اسراییل با فلسطینیهای ستیزهجو مقایسه بکنم؟ کدام تظاهر کننده ایرانی اسلحه بدست داشت؟ آیا شما هرگز دیدهاید که یک فلسطینیی معترض، آرام و در چارچوب قانون دست به تظاهرات بزند؟ بدون فحاشی؟ بدون سنگ پراکنی؟ بدون اسلحه سرد و گرم؟
از آقای گنجی نیز که در این فضای ضد یهود و هیتلری پرورش یافته است چه انتظاری میتوان داشت. ولی چون بچه هوشیاری است ممکن است یکسال دیگر حقایق را جور دیگر ببیند و ار عمل امروزش پوزش بطلبد.
گفت: آقای اکبر گنجی با عدهای وطندوست در نیویورک، برای همبستگی با هموطنان درونمرز، اعتصاب غذا راه انداخته است. در این میان خبرنگار رادیو اسراییل قصد مصاحبهای با ایشان داشته ولی او گفته است من با صهیونیستهای اشغالگر مصاحبه نمیکنم!
گفتم: بشر با بشر فرق میکند. بشر های مسلمان، مثل حماسیون ساکن نوار غزه، حتا اگر روزی صد تا موشک قسام هم روی سر زن و بچه اسراییلی پرتاب بکنند، با بشرهای یهودی در همسایگیشان کمی بشرترند و تا حدودی از حقوق بشری بیشتری برخوردارند. ساکنان شیعه جنوب لبنان به همچنین.
حالا تو توقع داری کسی که در جمهوری اسلامی و در فضای آخوندزده ایران، با آن همه مغزشوییهای شبانهروزی، بزرگ شده، در آن محیط درس خوانده، در آنجا تربیت یافته، بیاید و از درد یهودیان ساکن اسراییل حرف بزند؟ از حقوق آنها دفاع بکند؟ آ یا فکر میکنی او اصولا حقوقی برای اشغالگران! قائل است؟
گفتم من در تماسهای تلفنی که از درون وطن با رادیوهای خارج از مرز صورت میگیرد میشنوم که سبعیت و خشم آدمکشان خامنهای، در درگیری با هموطنان صلحجویمان، با رفتار اسراییلیها با فلسطینیهای مسلح مقایسه میکنند.
من از خود میپرسم: من نیز که فیلم درگیری فلسطینیها با نیروی انتظامی اسراییل را، اینجا در اروپای آزاد، دیدهام و میبینم، چرا نمیتوانم برخورد وحشیانه آدمکشان خامنهای با دختران و پسران هموطنم را با برخورد نیروی انتظامی اسراییل با فلسطینیهای ستیزهجو مقایسه بکنم؟ کدام تظاهر کننده ایرانی اسلحه بدست داشت؟ آیا شما هرگز دیدهاید که یک فلسطینیی معترض، آرام و در چارچوب قانون دست به تظاهرات بزند؟ بدون فحاشی؟ بدون سنگ پراکنی؟ بدون اسلحه سرد و گرم؟
از آقای گنجی نیز که در این فضای ضد یهود و هیتلری پرورش یافته است چه انتظاری میتوان داشت. ولی چون بچه هوشیاری است ممکن است یکسال دیگر حقایق را جور دیگر ببیند و ار عمل امروزش پوزش بطلبد.
.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen