امامجمعه ناکجا آباد، در بالای منبر، شکوهها دارد از دست تاکسیرانان تهرانی و از دست رانندگان خودروهای سواری. او مینالد که رانندهها آخوند های منتظر سر خیابان را سوار نمیکنند ولی در عوض برای سوار کردن دخترها از هم سبقت میگیرند. او میگوید: رانندهها بجای سوار کردن روحانیون و محشور شدن با ائمه اطهار و بردن ثواب و تمتع از اجر دنیوی و اُخروی؛ دخترها را سوار میکنند، آنها را میبرند جاده هراز و پس از فریب و گرفتن کام، از دامنه کوه به قعر دره پرتابشان میکنند.
او با تأثر میگوید: روحانیون را سوار نمیکنند ولی بیدرنگ، با ماشینهای رنگارنگشان، جلو دخترها ترمز میکنند.
سپس با لبخند ملیحی میگوید « کاش ما هم دختر بودیم» و جمعیت میزنند زیر خنده!
چون لینک ویدیوکلیپ را نیافتم ناچار سوز دل آیتالله را بهشعر کشیدم:
او با تأثر میگوید: روحانیون را سوار نمیکنند ولی بیدرنگ، با ماشینهای رنگارنگشان، جلو دخترها ترمز میکنند.
سپس با لبخند ملیحی میگوید « کاش ما هم دختر بودیم» و جمعیت میزنند زیر خنده!
چون لینک ویدیوکلیپ را نیافتم ناچار سوز دل آیتالله را بهشعر کشیدم:
لینک ویدیوکلیپ این خطبه در یوتیوب را یکی از خوانندگان برایم فرستاده است که با سپاتس فراوان از ایشان اینحا میگذارم: http://de.youtube.com/watch?v=1rsUMNspzWM
کاش ما هم دختر بودیم
کاش من هم دختری بودم قشنگ
خوشگل و خوش تیپ و رند و شوخ و شنگ
*
کاش من هم داشتم دو تا ممه
مرد شیکپوشی بهمن میزد تنه
*
نیشگونی میگرفت از باسنام
می ربود با بوسهای جان از تنام
*
لیمویم را میفشرد با هر دو دست
میشدم غرق تمنّا، مستِ مست
*
گونهام میسوخت و او با هر نفس
زیرلب میخواند نامام، با هوس
کاش ما هم دختر بودیم
کاش من هم دختری بودم قشنگ
خوشگل و خوش تیپ و رند و شوخ و شنگ
*
کاش من هم داشتم دو تا ممه
مرد شیکپوشی بهمن میزد تنه
*
نیشگونی میگرفت از باسنام
می ربود با بوسهای جان از تنام
*
لیمویم را میفشرد با هر دو دست
میشدم غرق تمنّا، مستِ مست
*
گونهام میسوخت و او با هر نفس
زیرلب میخواند نامام، با هوس
*
کاش من هم دختری بودم ملوس
کاش من هم میشدم یک شب عروس
*
توی حجله مینشستم بیغلاف
جامی مینوشیدم از شهد زفاف
*
کاش اسمام بود نرگس یا پری
مهرنوش، شبنم، ستاره یا زری
*
کاش ماشینهای زرد و سُرخفام
نیش ترمز میزدند در پیش پام
*
با نگاهی، چشمکی، لبخندکی
میدریدند از تن من خِشتکی
*
کاش میبردند مرا جاده هراز
با فریبی مینمودند سرفراز
*
یک شبی در حالت مستی و شور
قعر دره پرت میکردند به زور
*
با سری افراشته با موی بور
میشدم در قعر دره گور بهگور
*
کاش من هم دختری بودم ملوس
کاش من هم میشدم یک شب عروس
*
توی حجله مینشستم بیغلاف
جامی مینوشیدم از شهد زفاف
*
کاش اسمام بود نرگس یا پری
مهرنوش، شبنم، ستاره یا زری
*
کاش ماشینهای زرد و سُرخفام
نیش ترمز میزدند در پیش پام
*
با نگاهی، چشمکی، لبخندکی
میدریدند از تن من خِشتکی
*
کاش میبردند مرا جاده هراز
با فریبی مینمودند سرفراز
*
یک شبی در حالت مستی و شور
قعر دره پرت میکردند به زور
*
با سری افراشته با موی بور
میشدم در قعر دره گور بهگور
*
1 Kommentar:
خالو جان, اونجوری که شمابا این طبع زیبایتان وصف فرموده اید! حالیه همه’ آخوندها هوس بانو شدن به سرشان خواهد زد! ...
Kommentar veröffentlichen